کد مطلب:173345 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

نخستین سخنرانی سیدالشهداء در کربلا
امام حسین علیه السلام تكیه بر قائمه شمشیر داد و با صدای بلند فرمود:

انشدكم الله هل تعرفوننی؛ ای مردم! شما را به خدا سوگند می دهم، آیا مرا می شناسید و عارف به حق من هستید؟

در جواب گفتند: آری! تو فرزند پیغمبر خدا و سبط او (قرة عین البتول) هستی.

فرمود: انشدكم الله هل تعلمون أن جدی رسول الله (ص)؛ شما را به خدا سوگند، آیا می دانید كه جد بزرگوار من، رسول پروردگار عالمیان است؟

گفتند: خدا شاهد است كه می دانیم!

فرمود: انشدكم الله هل تعلمون أن أبی علی بن أبی طالب؟؛ شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید كه پدر من علی بن ابی طالب علیه السلام است؟

گفتند: بلی به خدا كه این را هم می دانیم.


فرمود: شما را به خدا قسم می دهم آیا می دانید جده ی من خدیجه بنت خویلد است و او نخستین زنی است كه اسلام آورده؟

گفتند: آری به خدا قسم.

فرمود: شما را به خدا قسم می دهم آیا می دانید حمزه ی سیدالشهداء عموی پدر من است؟

گفتند: بلی به خدا كه این را هم می دانیم.

فرمود: شما را به خدا قسم می دهم، آیا می دانید جعفر طیار عموی من است؟

گفتند: آری به خدا قسم می دانیم كه چنین است.

فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید این شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است كه همراه دارم؟

گفتند: بلی به خدا كه این را هم می دانیم.

فرمود: شما را به خدا قسم می دهم آیا می دانید كه این عمامه ی پیغمبر است كه بر سر من است؟

گفتند: آری به خدا قسم.

فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید علی علیه السلام نخستین كسی بود كه اسلام اختیار كرد و او از همه مردم عالم تر و بردبارتر و مولای هر مرد و زن مسلمان است؟

گفتند: بلی به خدا كه این فضیلت را هم می دانیم.

فرمود: پس با این همه امتیازات و خصوصیات، برای چه ریختن خون مرا حلال می دانید؟ در صورتی كه پدرم ساقی حوض كوثر است و لوای حمد روز قیامت در دست اوست!

آن نابكاران در پاسخ امام مظلوم گفتند:

قد علمنا ذلك كله و نحن غیر تاركك حتی تذوق الموت عطشا؛ ما همه ی این مطالب را كه بیان كردی می دانیم ولی دست از تو برنمی داریم تا آن كه تشنه كام، شربت مرگ را بچشی!

پس از خطبه ی امام حسین علیه السلام، دختران او و خواهرش زینب گریستند...

امام حسین علیه السلام برادرش عباس و فرزندش علی را به سوی آنان فرستاد و فرمود:

لهما اسكتاهن فلعمری لیكثرن بكائهن؛ زن ها را ساكت كنید، زیرا به جان خودم قسم كه آن ها گریه های بسیار در پیش دارند.